با آگاهي از خواص عناصر موجود در جوار اين مكانهاي خالي مي شد خواص مهم عناصر ناشناس را تخمين زد و چند مشخصه مقداري آنها (جرمهاي اتمي، چگالي، نقطه ذوب و نقطه جوشش و مانند آنها را) به كمك نتيجه گيريهاي منطقي و چند محاسبه رياضي ساده، تعيين كرد. اين مطالب نياز به تبحر كافي در شيمي داشت مندليف از اين تبحر برخوردار بود كه با تركيب آن با تلاش علمي و اعتقاد به قانون تناوبي توانست پيشگوهاي درخشاني درباره وجود و خواص چندين عنصر جديد را ارائه دهد بنابراين مطابق با اين فكر جدولي درست كرد و شصت و سه عنصر شناخته شده را به ترتيب جرم اتميشان در جدول قرار داد تعداد عناصر در سطرهاي جدول يكي نبود مثلاً سطر پنجم ۳۲ عنصر داشت در حاليكه سطر ششم فقط شامل ۶ عنصر بود ولي عناصري كه خواص آنها شبيه هم بود در اين جدول نزديك هم قرار داشتند و بدين علت مقداري از خانه هاي جدول خالي ماند.
مندليف در مورد خانه هاي خالي اظهار داشت كه خانه هاي خالي متعلق به عناصري است كه تاكنون شناخته نشده وي اين نتيجه را در سال ۱۸۶۹ به جامعه شيمي روسيه تقديم كرد . جدول مندليف كه پيش بيني وجود ۹۲ عنصر را مي نمود جز لوترمايز كه يك سال بعد از مندليف جدولي مشابه با جدول مندليف انتشار داده بود طرفداري نداشت پيش بيني هاي عجيب مندليف زمان درازي به صورت مثالهاي موجود در همه كتابهاي شيمي در آمده بود و كمتر كتاب شيمي وجود دارد كه در آن از اكاآلومينيوم و اكابور و اكاسيليسيم ياد نشده باشد كه بعدها پس از كشف به نامهاي گاليوم، سكانديوم ژرمانيوم ناميده شدند در ميان سه عنصري كه مندليف پيش بيني كرده بود اكاسيليوم بعد از سايرين كشف شد. (۱۸۸۷) و كشف آن بيش از كشف دو عنصر ديگر مرهون ياري بخت و تصادف مساعد بود. در واقع كشف گاليوم توسط بوابودران (۱۸۷۵) مستقيماً تحت توسط روشهاي طيف سنجيش بود و جدا كردن سكانديوم توسط نيلسون و كلو (۱۸۷۹) مربوط به بررسي دقيق خاكهاي نادر بود كه درآن زمان اوج گرفته بود اندك اندك همه پيشگويي هاي مندليف تحقق يافته اند. آخرين تأييد در مورد وزن مخصوص سكانديوم فلزي بود در سال ۱۹۳۷ فيشر شيميدان آلماني موفق به تهيه سكانديوم با درجه خلوص ۹۸ درصد شد وزن مخصوص آن سه گرم بر سانتي متر مكعب بود اين دقيقاً همان رقمي است كه مندليف پيش بيني كرده بود در پاييز سال ۱۸۷۹ انگلس كتاب جامعي به دست آورد كه نويسندگانش روسكو و شورلمر بودند در آن كتاب براي نخستين بار به پيشگويي اكاآلومينيوم توسط مندليف و كشفش تحت نام گاليوم اشاره شده بود در مقاله اي كه بعدها انگلس در كتابي هم نقل كرده است، اشاره به مطلب آن كتاب شيمي شده است و نتيجه گرفته است كه: «مندليف با به كار بردن ناخودآگاه قانون تبديل كميت به كيفيت هگل، واقعيت علمي اي را تحقق بخشيد كه از نظر تهور فقط قابل قياس با كار لوريه در محاسبه مدار سياره ناشناخته نپتون بوده است.
علاوه بر اين با اكتشاف آرگون در سال ۱۸۹۴ و هليوم و اينكه «رامزي» نظريه جدول مندليف وجود نئون و كريپتون و گزنون را پيش بيني نمود جدول مندليف شهرت عجيب و فوق العاده اي كسب نمود. در اين سالها بود كه تمامي آكادمي هاي كشورهاي جهان (غير از مملكت خودش) او را به عضويت دعوت نمودند زيرا مندليف مردي آزاديخواه و طرفدار جدي حقوق زن بود و به اين علت مورد لطف قرار نگرفت مندليف در دوم فوريه ۱۹۰۷ در هفتاد و سه سالگي درگذشت به طوري كه مي دانيم از هنگامي كه جدول مندليف بوجود آمد خانه هاي خالي آن يكي پس از ديگري با كشف عناصر پر مي شد و آخرين خانه خالي جدول در سال ۱۹۳۸ با كشف (آكتينوم) در پاريس پر شد.